این کتاب در هفت فصل نگاشته شده است و هدف آن بحث اقتصاد سیاسی است. چه نوع اقتصادی میتواند به بهترین نحو به رشد ارزشها و ساختارهای دموکراتیک و خودگردانی و در عین حال پرورش محیط مناسب برای آن کمک کند؟ در مرکز همه چیز اینترنت خواهد بود.
دموکراسیسازی اینترنت در راستای دموکراسیسازی اقتصاد سیاسی و ظهور و سقوط آنها با هم است.
سرمایهداری نوین چراغ جادویی علاءالدین نیست که به طور دائم رفاه مادی را بهبود بخشد!!! شواهد دربارۀ هشت دهۀ اخیر اقتصادی آمریکا نشان میدهد سیاست اقتصادی با همراهی اینترنت باعث رکود فزاینده، کاهش درآمد، ریاضت اقتصادی، افزایش نابرابریها توأم با سطح کیفیت پایینتر زندگی شده است. در سراسر کتاب این سؤال مطرح است که اگر سیاستهای اصلی در زمینههای گوناگون را از شرکتهای بزرگ خودمنفعتطلب و سیاستمداران وابسته به آنها بگیریم تا جمعیت گستردهتر و شایسته سالارتر و عادلتر بتوانند در آن مشارکت کنند چه اتفاقی رخ میدهد؟
ارتباط بین غول اینترنت و ارتش و آژانسهای امنیت ملی دولت آمریکا که بیشتر شبیه ازدواج رؤیایی است چه پیامدی برای آزادی و دموکراسی و اقتصاد سیاسی در بر خواهد داشت؟ حتی امریکا، که مدتهای طولانی است که بهعنوان یک کشور عقبمانده سیاسی شناخته میشود، شاهد یک تغییر نسل سیاسی است. هرچند ورشکستگی و فساد سیستم سیاسی این پدیده را پنهان میکند!!!