معرفی، خرید و دانلود کتاب با انتخاب خود مهم شوید

زندگی همیشه پر از فراز و نشیب است. این فراز و فرود نه تنها در زندگی شخصی که در شرکت ها و مشاغل مختلف هم وجود دارد. انسان از آینده خبر ندارد و نمیداند قرار است 15 سال بعد برای کسب و کار آنها چه اتفاقی بیفتد. اغلب افراد به ویژه مدیران به خوبی میدانند که بی شک هر کار و موفقیتی با شکست ها و بحران هایی همراه بوده است اما این که چطور بتوانیم بر شرایط و اوضاع بحرانی مسلط شویم یا آن را پیشگیری کنیم، نیازمند مطالعه درباره موفقیت ها و قدرت حل مشکل است. شرکت های بزرگی مثل مایکروسافت نمونه خوبی برای این موضوع است. جیم کولین و مورتن هانسن در کتاب با انتخاب خود مهم شوید به ما می اموزد که چطور با وجود مشکلات و اشفتگی ها باز هم پیشرفت کنیم و پیروز باشیم.

درباره کتاب با انتخاب خود مهم شوید

کتاب با انتخاب خود مهم شوید نوشته‌ی جیم کولین، مورتن ت.هانسن با ترجمه‌ی متین عرب‌لو از سوی انتشارات البرز منتشر شده است. این کتاب در دسته‌ی کتاب‌های روانشناسی و موفقیت قرار دارد و برای نوآوری و خلاقیت در مدیریت و کسب‌وکارها مناسب است. نویسندگان برای نگارش این کتاب حدود 9 سال تلاش کردند و یکی از اهداف مهم آن‌ها برای نگارش این کتاب پاسخ دادن به این سؤال است که چرا بعضی‌ها با وجود همه مشکلات، ابهامات و آشفتگی‌ها باز هم پیشرفت می‌کنند؟ آن‌ها برای یافتن پاسخ این سوال سراغ شرکت‌های بزرگ رفتند. شرکت‌هایی که کار خود را از جایگاه آسیب‌پذیر شروع کردند و توانستند در شرایط سخت و ناپایدار که آمریکا در وضعیت بدی قرار داشت تبدیل به شرکت‌های بزرگ و موفق شدند.«سپس ما این شرکت‌ها را با دسته‌ای دیگر از همین شرکت‌ها که در همین شرایط مشابه فعالیت داشتند اما نتوانستند موفق شوند مقایسه کردیم تا از این مقایسه بین آن‌ها به عواملی که باعث پیشروی‌شان در نامعلومی‌ها شده پی ببریم.».

کتاب با انتخاب خود مهم شوید حجم بسیار کمی دارد و در 7 فصل به مخاطبان خود به ویژه مدیران و رهبران کسب و کارها این امکان را می‌دهد تا به شکل مختصر و مفید از مطالب استفاده کنند. این کتاب به افراد کمک می‌کند تا آینده خود را بسازند و با یک انتخاب درست در زندگی کاری و فردی خود موفق و پیروز شوند. درواقع خواندن کتاب با انتخاب خود مهم شوید به افراد مسیر تسلط بر سرنوشت کاری خود را نشان می‌دهد. چون همیشه چیزهای ناشناخته و مبهم سر راه ما وجود دارد. این ما هستیم که به‌درستی توانایی تشخیص و پیش‌بینی اتفاقات آینده را نداریم. مثال‌های واضح کتاب از کسب‌وکارهای موفق و ناموفق یک دورنما از هدف‌ها و توانایی‌های ما برایمان ترسیم می‌کند. کتاب حاضر به مدیران و کارمندان نشان می‌دهد که غلبه بر بحران‌ها و شرایط سخت را چطور می‌توان کنترل کنند. نویسندگان درباره مثال‌های خود از شرکت‌های دیگر و شکست‌ها و موفقیت‌های آن‌ها نوشته‌اند: «ما این شرکت‌ها را نه فقط به دلیل اجرا یا مقام آن‌ها، بلکه به دلیل شرایط حادی که در آن فعالیت داشتند انتخاب کردیم؛ ما آن ها را به دو علت اجرا و شرایط حاد انتخاب کردیم.»

در بخشی از کتاب با انتخاب خود مهم شوید میخوانیم

در سال ۱۹۸۶، رهبران مایکروسافت یا وکلا و بیمه‌ها برای ابداع اولین سهام عام ملاقات کردند. وکلا و بیمه‌ها مانند پیام‌رسانان خودشان را آماده می‌کردند تا از خطرهایی که ممکن است برای سرمایه‌گذاران پیش آید صحبت کنند؛ اما آنان به جای آنکه با رهبران مثبت اندیشی روبه رو شوند که همیشه تصویر توفیق را در ذهن خود دارند، با رهبرانی که گویا فنا شده و منتظر مجازات خود هستند مواجه شوند.

استیو بالمر، معاون مدیرکل به گفتن خطرات، زیان‌ها، مسئولیت‌ها، مرگ، زمین‌گیر شدن، بدبختی و فاجعه‌های ممكن شروع کرد. احتمالات وحشتناک در گفت‌وگوهای آنان جا گرفت و بیمه‌ها آن‌ها را سریع و بدخط می‌نوشتند.

بالمرخودش دیگر استاد نگرانی‌ها شده بود چون او تعلیم یافته بیل گیتس بود. بالمر دانشگاه را رها کرده بود تا در ماجراجویی‌های دوستش شریک شود. بالمر پس از مقداری حساب و کتاب درباره رشدشان گفت که مایکروسافت باید ۱۷ نفر را استخدام کند. گیس نگران شد. ۱۷ نفر؟ بالمرمی خواست شرکت ورشکسته شود؟ ۱۷ نفر؟ نه. ۱۷ نفر؟ مایکروسافت نمی‌تواند خود را از لحاظ مالی به خطر بیندازد! ۱۷ نفر؟ مایکروسافت باید آن قدر پول نقد داشته باشد تا بتواند همه سال فعالیت کند! آن هم بدون سود.

گیتس در سال ۱۹۸۴ گفت: «ترس باید راهنمای شما باشد، اما باید پنهان باشد.» او عکسی از هنری فورد در اتاق کارش آویزان کرده بود که به او یادآوری می‌کند که حتی شرکت‌های بزرگ و موفق هم می‌توانند از دیگران عقب بمانند، همان طور که فورد در صنعت خودروسازی توانست از جی ام جلو بزند. او مدام نگران بود که چه کسی می‌خواهد بیل گیتس بعدی شود.

گیتس پاسخ خود را به عنوان «یادداشت کابوس» نشان داد. در مدت چهار روز، از ۱۷ جون تا ۲۰ جون ۱۹۹۱، قیمت سهام بیل گیتس %۱۱ کاهش یافت. او ۳۰۰ میلیون دلار ضرر کرد و این زمانی بود که متن یادداشت‌های «کابوس» او به روزنامه سن‌جوز مرکوری نشت کرده بود. این یادداشت‌ها را خود او نوشته بود که درباره نگرانی‌های مربوط به رقبا، فناوری، خصوصیات فکری، موارد قانونی و ضعف‌های سرویس‌دهی مایکروسافت به مشتریانش بود و بیانگر این بود که «کابوس ما حقیقت دارد».

نگاهی به سرفصل‌های کتاب با انتخاب خود مهم شوید

1. پیشروی با وجود ابهامات
2.  10 x ها
3. 20 مایل تا پیشروی
4.  شلیک گلوله، سپس شلیک توپهای بزرگ
5. فراتر از بن‌بست
6. مشخص، مرتب و استوار
7. نتیجه بخت و اقبال