معرفی، خرید و دانلود کتاب سایه مار

وقایع‌نگاری خاندان کین سه‌گانه‌ای است که ریک ریردان خالق شخصی پرسی جکسون و نویسنده‌ی پنج‌گانه‌ی «پرسی جکسون و خدایان المپ» و «قهرمانان المپ» آن را نوشته است. او در این سه‌گانه به سراغ افسانه‌های مصری رفته است. کتاب‌های «هرم سرخ» و «سریر آتش» جلد اول و دوم این سه‌گانه هستند و «سایه‌ی مار» آخرین جلد آن است، جایی که ماجرا به آخر می‌رسد.

‌درباره‌ی کتاب سایه مار اثر ریک ریردان

سایه‌ی مار یک فانتزی ماجراجویی است که اولین بار سال ۲۰۱۲ و با عنوان «the serpent’s shadow» در آمریکا منتشر شد.

داستان این کتاب وقایعی را روایت می‌کند که شش ماه پس از کتاب قبلی یعنی «سریر آتش» اتفاق افتاده‌اند. سادی کین و کارتر کین خواهر و برادری هستند که نقش اصلی را در سه‌گانه‌ی وقایع‌نگاری خاندان کین بازی می‌کنند و این بار هم آن‌ها هستند که باید در ماجراجویی دیگری حضور پیدا کنند. آپوفیس مارج هرج و مرج توانسته است از زندانش در دنیای زیرین فرار کند و حالا دنیای فانی در معرض خطری جدی قرار گرفته است. سادی و کارتر کین به کمک دوستانشان و خدایان باید با آپوفیس مبارزه کنند.

 داستان از زبان سادی کین روایت شده است که در یک نوار ضبط‌شده صحبت می‌کند. او از مشکلاتی که در دالاس شروع شد حرف می‌زند و سعی می‌کند توضیح دهد اتفاقاتی که باعث رخ دادن پایان دنیا شد چگونه رخ داده‌اند.

مجموعه وقایع‌نگاری خاندان کین طرفداران بسیار زیادی در سراسر جهان دارد و به بیش از سی زبان مختلف برگردانده شده است.

‌درباره‌ی ریک ریردان نویسنده‌ی کتاب سایه مار

ریک ریردان نویسنده‌ی آمریکایی داستان‌های ماجراجویی برای کودکان و نوجوانان است. او سال ۱۹۶۴ در تگزاس به دنیا آمد و در همین ایالت بزرگ شد. ریردان پس از فارغ‌التحصیلی از دبیرستان وارد دانشگاه ایالتی تگزاس شد و علی‌رغم علاقه‌ای که به نوازندگی داشت در رشته‌ی تاریخ درس خواند. او پس از پایان دانشگاه به‌عنوان معلم مشغول به کار شد و بیش از ۸ سال به این شغل ادامه داد.

ریردان از سال ۱۹۹۷ تاکنون داستان‌های زیادی نوشته است اما بیشتر شهرت او مربوط به شخصیت پرسی جکسون و داستان‌های آن است. پرسی جکسون یک پسر آمریکایی نیمه خداست که به ADHD و نارساناخوانی مبتلاست. او این شخصیت را از پسرش هیلی الهام گرفته است. اولین داستان او با حضور پرسی جکسون «دزد آذرخش» نام دارد که سال ۲۰۰۵ در آمریکا منتشر شد. پس از انتشار این کتاب ریردان بیش از ده کتاب با حضور این نویسنده نوشت که از میان آن‌ها می‌توان به «دریای هیولاها»، «آخرین المپیان»، «پرسی جکسون و قهرمانان یونان»، «نبرد هزارتو»، «پسر نپتون» و «خانه هادس» اشاره کرد. او تعدادی از کتاب‌های مجموعه ۳۹ سرنخ که مجموعه‌ای برای نوجوانان است را هم نوشته است. ریردان از سال ۲۰۱۸ شرکت «rick riordan presents» را راه‌اندازی کرده است و این شرکت در زمینه‌ی انتشار فانتزی‌های رازآلودی که بر اساس افسانه‌های ملل مختلف نوشته‌شده‌اند فعالیت می‌کند. ریردان برای سال‌ها فعالیتش در عرصه داستان‌نویسی برنده‌ی جوایز مختلفی از جمله دو جایزه‌ی مارک تواین، جایزه‌ی ادگار و جایزه‌ی آنتونی را نام برد.

ترجمه‌ی کتاب سایه مار به فارسی

ریک ریردان این روزها نویسنده‌ی شناخته‌شده‌ای میان نوجوانان ایرانی به‌حساب می‌آید. بیش از ۱۵ کتاب از این نویسنده در ایران ترجمه‌شده است و ناشران و مترجمان تلاش می‌کنند داستان‌های او با بهترین کیفیت در اختیار مخاطبان ایرانی قرار بگیرد. ترجمه‌ی کتاب سایه‌ی مار را آیدا کشوری بر عهده داشته و انتشارات بهنام آن را در بازار کتاب ایران عرضه کرده است. نسخه‌ی الکترونیک ترجمه‌ی آیدا کشوری از سایه مار را می‌توانید در همین صفحه از فیدیبو تهیه کنید.

چرا باید کتاب سایه مار را خواند؟

سایه‌ی مار یک ماجراجویی عجیب و غریب و هیجان‌انگیز است. قلم کم‌نظیر ریردان در کنار قوه‌ی تخیل بی‌حدوحصرش باعث شده است احساس نکنید در حال خواندن یک داستان هستید بلکه پس از خواندن چند صفحه از زمان و مکان جدا خواهید شد و همراه سادی و کارتر بین شهرهای آمریکا و دالاس ماجراجویی می‌کنید، در کنار خدایان مصری قرار می‌گیرید و حتی در مبارزه شرکت می‌کنید. کتاب سایه‌ی مار کتابی عالی برای همه‌ی نوجوانانی است که به فانتزی علاقه دارند. البته باید به خاطر داشته باشید پیش از این کتاب دو کتاب دیگر مجموعه را بخوانید، اگر این کار را انجام داده باشید دیگر به دنبال دلیل برای خواندن این کتاب نخواهید بود، شما مجبور هستید سایه‌ی مار را بخوانید.

‌در بخشی از کتاب سایه مار می‌خوانیم

عاشق یک تشت آب بودم.

بیشتر پسرها تلفن همراهشان را برای پیام چک می‌کنند یا مدام فکرشان مشغول این است که دخترها درباره‌ی آن‌ها چه می‌گویند. خب من هم نمی‌توانستم از کاسه‌ی جهان بینم دور بمانم.

آن شی تنها کاسه‌ای برنزی روی پایه‌ی سنگی بود که در تراس اتاق خوابم قرار داشت؛ اما هر وقت که در اتاقم بودم، دزدکی آن را می‌پاییدم و در برابر وسوسه‌ی بیرون دویدن و نگاه انداختن به ضیا جلوی خودم را می‌گرفتم.

مسئله‌ی عجیب این بود که حتی نمی‌توانستم بگویم نامزدم است. وقتی عاشق نسخه‌ی شابتی کسی می‌شوید و بعد شخص اصلی را نجات می‌دهید و می‌فهمیدید که احساس شما را ندارد، به آن چه می‌گویید؟ آن وقت سادی فکر می‌کند روابط خودش پیچیده است.

در طول شش ماه گذشته، از زمانی‌ که ضیا برای کمک به عمویم به ناحیه‌ی ول رفته، کاسه تنها راه ارتباطی‌مان بود. ساعت‌های زیادی را صرف خیره شدن به آن و حرف زدن با ضیا می‌کردم و به‌سختی یادم می‌آمد که چهره‌اش بدون روغن افسون شده‌ی مواج دور صورتش چه شکلی است.

وقتی به تراس رسیدم، نفسم بند آمده بود. از سطح روغن، ضیا به بالا و من خیره شده و دست‌به‌سینه بود؛ چشمانش آن‌قدر خشمگین بود که امکان داشت هرلحظه آتش بگیرد. (اولین کاسه‌ی جهان‌بینی که والت ساخته بود واقعاً آتش گرفت اما داستانش فرق دارد.)

گفت: «کارتر دوست دارم خفه‌ات کنم.»

وقتی مرا تهدید به مرگ می‌کرد، زیبا می‌شد. در طول تابستان گذاشته بود موهایش بلند شود و حالا آن موهای مواج مشکی براق تا شانه‌هایش می‌رسید.