سفرنامهها همواره کتابهایی دوستداشتنی و محبوب هستند، چرا که معمولا در آنها مواجههای میان فرهنگ میزبان و فرهنگ نویسنده صورت میگیرد. در این مواجهه نقاط افتراق و شباهتها نشان داده میشوند و مورد توجه و تحلیل قرار میگیرند، سفرنامهها سبب میشوند تا بتوانیم با افکار، عقاید و آداب و رسوم مردم کشورها و سرزمینهای مختلف آشنا شویم. یکی از جذابترین سفرنامههای موجود در ایران، کتاب خسی در میقات نوشته نویسنده و فعال سیاسی برجسته ایرانی، جلال آل احمد است. جلال آل احمد بابت نوشتن این سفرنامه شهرت بسیاری در میان ایرانیان پیدا کرد و افرادی مانند دکتر شریعتی بابت نگارش این اثر، از او قدردانی کردند.
کتاب خسی در میقات در سال 1343 و درباره سفر جلال آل احمد به مکه و مدینه نوشته شده است. این سفر را نمیتوان یک سفر معمولی دانست زیرا زیارت خانه خدا بر روی باورای فکری جلال تاثیرات قابل توجهی گذاشته است. نویسنده در این کتاب، تلاش میکند تا از زوایای مختلفی وضعیت سرزمین وحی را با لحنی روان و دلنشین روایت کند و به مسائل فرهنگی و اقتصادی و موضوعات اجتماعی و سیاحتی که در پیشرو دارد بپردازد.
این سفرنامه از فرودگاه جده آغاز میشود. جده به عنوان یک شهر بندری مهم در عربستان، مرکزی تجاری نیز به شمار میآید و مهمترین شهر غربی عربستان محسوب میشود. جلال در جده همسفران خودش را که انسانهایی با خاستگاههای فرهنگی و طبقاتی متفاوتی هستند پیدا میکند و با آنها به گفتوگو مینشیند. تلاش جنجال برای کندوکار در شخصیت مسافران و پی بردن به باورهای آنها سبب شده است تا سفرنامه بسیار جذاب، روان و دلنشین شود. پی بردن به انگیزههای درونی حاجیان پس از خواندن این کتاب سبب میشود تا بتوانیم خودمان را در جای آنها قرار دهیم و مانندشان فکر کنیم.
مسافران و حجاج از سرزمینها و کشورهای مختلفی آمدهاند تا خانه خدا را زیارت کنند و نویسنده تلاش میکند تا علاوه بر توصیف ویژگیهای ظاهری آنها با باورهایشان نیز آشنایی پیدا کند. برخی از زوار در جستجوی کشف حقیقتی به مکه آمدهاند اما عده دیگری به منظور عمل به تکلیف شرعی خود راهی حج شدهاند.
مهمترین ویژگی کتاب خسی در میقات جامعیت و فراگیری آن است، در سفرنامه فوق، خوانندگان با افراد مختلفی از سرزمینها و قارههای گوناگون آشنا میشوند و نویسنده از زبان « دهاتیها»، «پیرزنها»، روحانیها و بازاری سخنان جالبی را میگوید. این اثر علاوه بر اشاره به یک سفر معنوی به مشکلات و مخاطرات آن نیز اشاره کرده است. یکی از این مشکلات ماهیتی درونی دارد. برخی از مسافران خانه خدا بی هیچ نگرشی و عوامانه به حج آمدهاند و این امر جلال را ناراحت میکند. علاوه بر این زرق و برق دنیای مادیات مانع از این میشود تا برخی بتوانند آنگونه که ضرورت دارد، تجربه معنویای را از سفر حج خود داشته باشند.
بخش دیگری از سفرنامه به توصیف بناها، فضاها و امکانات نامناسب شهرهای عربستان برای حجاج اشاره دارد و در آن حکومت نالایق سعودی را سرزنش میکند. نکته جالب آنجاست که تمام همسفران جلال صرفنظر از اینکه به چه طبقه اجتماعیای تعلق داشته باشند، در تجربه دردها، زرنجها و خستگیهای سفر با یکدیگر برابرند. این نویسنده عموما از بناها و ساختمانهای موجود در این دو شهر زیارتی شکایت میکند و آنها را نامناسب میداند. هر چند معماری سنتی بناهای مقدس برای جذاب و دلپذیر است.
نقد استثمار و جامعه مصرفی عربستان در جای جای این کتاب به چشم میخورد و به گمان نویسنده، پیامدهای اقتصاد سرمایهداری آنقدر زیاد و قدرتمند شده است که حتی بر روی سفر حج مسلمانان نیز اثری منفی میگذارد. وقتی جلال آل احمد وضعیت نابسامان حجاج را میبند از خود میپرسد که چرا عربستان با وجود بهرهمندی از منابع نفتی نمیتواند وضعیت خود را بهبود ببخشد و دلیلش را وابستگی حکمرانان این کشور به غرب میداند. به همین خاطر است که میتوان گفت کتاب فوق یک سفرنامه عادی و معمولی نیست.
جلال آل احمد نویسنده شناخته شده ایرانی در 11 آذر سال 1302 در شهر تهران دیده به جهان گشود. او به خانوادهای مذهبی تعلق داشت و پدرش از روحانیون مشهور تهران شناخته میشد. جلال آل احمد پسرعموی آیتالله طالقانی به شمار میآمد. این نویسنده دوران کودکی را تحت تعالیم مذهبی گذراند و پس از پایان دبستان به خواست پدرش در بازار مشغول به کار شد. زیرا پدرش نمیخواست تا او تحت تعالیم غربی قرار بگیرد. اما جلال در مدرسه شبانه ثبتنام کرد و دوران دبیرستان خود را به صورت پنهانی به اتمام رساند. هنگامی که جلال بیست سال داشت به خواست پدرش عازم نجف شد تا در آنجا طلبه شود و درس دین بخواند اما او بیش از 3 ماه در آنجا دوام نیاورد و خیلی زود به تهران بازگشت. باورهای جلال به تدریج دچار تغییر میشد و به خاطر گرایشهای روشنفکرانهای که داشت، خانه پدری را ترک کرد.
یک سال پس از این قضایا بود که او به حزب توده پیوست و در آنجا فعالیتهای سیاسیاش را آغاز نمود. اما چند سال بعد از این حزب خارج شد، برخی میگویند نزدیکی حزب توده به شوروی عامل خروج او از حزب بوده است. او مدتی را نیز در حزب زحمتکشان مشغول به فعالیت بود اما به علت اختلافات داخلی این حزب، آن را ترک کرده است. با وقوع کودتای 28 مرداد در سال 32 این نویسنده برای مدتی از فعالیت سیاسی گرفت و بیشتر به سفر و نوشتن مشغول شد. ازدواج جلال آل احمد با سیمین دانشور نیز یکی از مهمترین نقاط عطف زندگی این نویسنده به شمار میرود. از دیگر فعالیتهای مهم این روزنامه نگار میتوان به عضویت در هیات موسس کانون نویسندگان ایران اشاره کرد.
کتابهای جلال آل احمد در دسته بندیهای داستان، سفرنامه، ترجمه و مجموعه مقالات قرار میگیرند. یکی از جذابترین رمانهای این نویسنده که در سالهای آخر حیاتش منتشر شد، نفرین زمین نام دارد. این کتاب در سال 1346 منتشر شد و سرگذشت دبیری است که برای تعلیم دانشآموزان به یک روستا میرود.
این نویسنده نهایتا در 18 شهریور سال 1348 در اسالم گیلان درگذشت. هر چند تا مدتی طولنی شایعاتی وجود داشت که ساواک او را به قتل رسانده، اما سیمین دانشور در کتاب غروب جلال، صراحتا این موضوع را رد کرده است.
اگر دوستانی دارید که علاقهمند به خواندن سفرنامههای سیاسی و اجتماعی هستند، میتوانید این کتاب را به آنها معرفی کنید. علاوه بر این، اگر به آثار و نوع نگرش جلال آل احمد علاقهمند هستید خواندن خسی در میقات به شما پیشنهاد میشود.
امروز صبح رفتم به دیدن قبر ابوطالب. بالای«شعب عامر» که دنباله قبرستان جدید مکه است. ته دره ای شمالی و عجیب به عمد همه چیز را خراب کرده اند و شکسته.
بقیع و این هم اینجا. سنگ مرمرهای تراش خورده و کتیبه دار تکه پاره شده و این ورو آن ور افتاده و هیچ چیز و هیچ جا را نمی شود شناخت؛ مگر به معرفی راهنمایی. به این طریق است که «سنت» شده است ناندانی عده ای مرده خور. خراب کردن یک قبر در اين سر عالم (که کتابخانه ها رامی سوزانند) یعنی سوختن یک کتاب. هر قبری کتابی است بسته و سنگش جلدش. یا به عکس و اینها حتی جلد را هم بسته اند؛ وگرنه چرا مرده را در قبر بگذاریم؟ و چرا نسوزانیم؟ در سنت مللی که گور دارند و دفن و کفن مردگان خود نشانه ای است یا سابقه ای بر تشخص زنده ها و اصلا ببینم؟ مگر آنها که دفن ندارند(هندوها و دیگران) دوام سنتشان بریده می ماند؟ و بعد. مگر قبر کدام آدم عادی بیش از سی سال می پاید؟ این قبر بزرگان است که می شود بقعه و بارگاه و ملجاً و پناهگاه... رها کنم.
سنگی بود از مرمر و ستون مانند (البته شکسته و افتاده) با نام فلان سردار عتمانی و سنگ دیگری با الباقی یک اسم:«شموئیل سلطان دغستان»(کذا) و سنگهای ایستاده بر بالای قبرهاء در نقشی همچو نقش سر سجاده بریده و تراش خورده و من در این ته مانده سفره سنت قدم می زدم. فحش بر لب. که جوانی نزدیک شد و به علامت آشنایی خنده ای برلب و سلام و علیک. شیعه ای بود از اهالی الاحساء(لحسا). همان که ناصرخسرو در قرن پنجم به دیدارزندگی نیمه اشتراکی اش رفته بود و همدردی کنان به قبرها و صاحبانش. بیست و سه چهار ساله بود. گفتم برویم جایی بنشینیم و قهوه ای و گپی و رفتیم. قهوه نبود و به آب انبه قناعت کردیم. مختصری انگریزی می دانست. شکسته بسته تر از من. کارمند شرکت نفت«آرامکو»با مزد ماهی ۶۵۰ ریال(به گمانم اغراق می کرد). یک ساعتی گپ زدیم. در جستجوی عظمت صدر اسلام و دیگر قضایا... می گفت در تمام «آرامکو» هفت هزار عرب کار می کنند و سه هزار آمریکایی.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۰۸ مگابایت |
تعداد صفحات | 183 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۶:۰۶:۰۰ |
نویسنده | جلال آلاحمد |
ناشر | مجید |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۴/۰۷/۲۹ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
قدرت تطبیق دادن جلال بسیار جالبه و بسیاری از ار هارو با تمدن غرب با جزیات تطابق می ده اینکه تمام احساساتشو توی این کتاب بدون کوچک ترین ترسی بیان می کنه مثل نظرش راجب به دختران زیبا، مراسمات فرهنگی و.... من سعی کردم یاداشت هایی از کلمات جدیدی که در این کتاب شاید به گوش شنونده ی امروزی تازه باشه رو بذارم.... درکل کتابیه که ارزش خوندن داره
برای من همراه بودن با نویسنده برای این ماجراجویی و کشف در چیز های ساده و روزمره لذتبخش بود مخصوصا که تاحالا حج نرفتم و از شرایط حج اون زمان هم اطلاعی نداشتم اینکه وسط روایت هاش از دیده ها از افکار خودش نسبت به چیستی و چرایی و مفاهیم نوشته شخصیت واقعی تری برای ما نشون داده که احتمالا همه گاهی دچارش میشیم. تیزبینی و انتقاد هاشم جالب بود.
هدف من از خرید این کتاب این بود که با مناسک حج و مکان ها و آداب آشنا بشم ولی ازونجاییکه کتاب مربوط به چهل-پنجاه سال پیشه، با شرایط فعلی سفر حج همخوانی نداره و به همین خاطر تا آخر نخوندمش. اما واقعا قلم توانمند جلال رو نمیشه نادیده گرفت.
عالی است . به آزادگی شخصیت آل احمد و اینکه با آدم ها چه راحت ارتباط برقرار میکرده غبطه خوردم
چقدر آدم میتونه نکته سنج، تیز بین و در عین حال طنز پرداز باشه، درودها
معضلات و مفاهیم مهمی بیان کرده است ولی میتوانست خیلی جذاب تر باشد و با دید وسیعتر و جزئیتر
جملات کوتاه و عالی, کتاب خیلی خوبی هستش.
عالی بود.
عالیی