نادر ابراهیمی در «یک عاشقانه آرام» با بیان داستانی خواندنی از زندگی یک زوج و در لابلای ماجراهای پیش آمده برای آنها، با قلمی زیبا گفتوگوهای جذابی را خلق میکند که مخاطبش را به فکر وا میدارد. «یک عاشقانه آرام» در واقع روند و مراحل و برنامه ریزیهای زندگی مبتنی بر عشق دو شخصیت انقلابی و پرشور و حرارت را نشان میدهد که یکی اهل گیلان و دیگری از دیار آذربایجان است، این دو با هم آشنا میشوند و گیله مرد مبارز و سیاسی را شیفته «عسل» دختر آذری زیبا و سیاسی مسلک میکند. نادر ابراهیمی در این کتاب نیز همچون دیگر آثارش در سینما، تلویزیون، شعر و ادبیات، تلفیقی از نگاه فلسفی و ذوق ادبی را با استفاده از تجربیات مختلفی که در عرصههای مختلف داشته، کنار هم گذاشته است. او با نشان دادن رابطهای متفاوت میان یک زوج، به دنبال بیان این موضوع بوده است که بزرگترین دشمن عشق، رخوت و عادت است و برای حفظ یک رابطه عاشقانه باید با این دو مبارزه کرد. در بخشی از این کتاب میخوانیم: «مدتهاست که میدانم؛ عشق زمانی به خاطرات مجرد تبدیل نمیشود که عشق باقی مانده باشد. فاصله، زمانی ارتفاع صدا را معیّن میکند که صدا صدای درد، صدای خشم، صدای حس به خطرافتادن چیزی عزیز نباشد. بگو... یک بار دیگر داستان آن زن و مرد را بگو تا با هم بشنویم؛ کُند و آهسته بگو تا کُند و آهسته بشنویم... بگو! گیلهمرد، خوابگردانه آغاز کرد: زمانی زنی را میشناختم که پیوسته به مردش میگفت: «تو تمام خاطراتِ مشترکمان را از یاد بردهای. تو حتی از آن روزهای خوش سالهای اول هم هیچ خاطرهای نداری. زندگی روزمره، حافظهی تو را تسطیح کرده است. تو قدرت تخیلت را به قدرت تامین آتیه تبدیل کردهای، البته آتیهای که خاطرات خوش مشترکمان، در آن کمترین جایی ندارد... تو، مرا، حذف کردهای... حذف...» و مرد صبورانه و مهربان جواب میداد: «نه... به خدا نه... من با خود تو زندگی میکنم نه با خاطرات تو... من تو را به عینه همینطور که روبروی من ایستادهای یا پای شیرآب ظرف میشویی یا برنج را دَم میکنی یا سیبزمینی پوست میکنی یا لباس تازهات را اندازه میکنی عاشقم نه آنطور که آنوقتها بودی. من تو را عاشقم نه خاطراتت را، و تو چون مرا دوست نداری، به آن یک مشت خاطره- سنگوارههای تکّهتکّه- آویختهای...».
فرمت محتوا | epub |
گوینده هوشمند (AI) | راوی |
حجم | 1.۲۴ مگابایت |
تعداد صفحات | 272 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۹:۰۴:۰۰ |
نویسنده | نادر ابراهیمی |
ناشر | انتشارات روزبهان |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۴/۰۶/۰۷ |
قیمت ارزی | 10 دلار |
قیمت چاپی | 155,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
یک عاشقانه آرام، یک عاشقانه خیلی آرام ... این کتاب اتوبوس نیست که سوارش بشی، از مناظر لذت ببری و در نهایت به مقصد برسی ... این کتاب یه شیشه عطر ملایمه که وقتی درش رو باز میکنی کل فضای اتاق رو پر میکنه ، جاذبه رو از روت برمیداره به سبکی یه پر بلندت می کنه، توی آسمون شناورت میکنه و در نهایت به همون آرومی برت می گردونه سر جای اولت. مثل بوییدن عطری که براتون یادآور لحظه هایی خاص از زندگیتونه؛ هر چند صفحه یه بار صدایی از گیله مرد میشنوید و دنبالش میکنید و وارد دقایق متفاوتی از زندگیشون میشید .... جایی عسل قصه میگفت صد تا کتاب برای زندگی کافیه ، این اثر برای من یکی از اون صد تاست! کتابی که میشه بارها خواندش ، کتابی که برای من عطر گل رز اصل داشت ... . و به عنوان آخرین هشدار سه تا نکته رو میگم : ۱. تعریف جناب ابراهیمی از عشق با تعریف رایج و کوچه بازاری امروز فرق میکنه ، پس اگر دنبال چنین متنی هستین رمان های معروف امروزی رو بخرید ... ۲. قلم جناب ابراهیمی متفاوته پس اگر به عنوان اولین اثر از ایشون این کتاب رو برداشتین ممکنه کمی توی کلماتش گم بشین ... ۳. لطفا، این کتاب رو قطره قطره بنوشین ...
چرا انقدر تعبیرها توسط نویسنده کش داده شده؟ نمیدونم، هرچیز قشنگی از حد خودش بیشتر بشه، دل رو میزنه.
با وجود این همه تعریفی که ازش کرده بودن من اصلا دوسش ندارم . یه فصلشو به زور خوندم و دلم نمیخواد بقیشو بخونم. خییییلیییییی شل و روندش کنده . درسته جملات قشنگ داره ولی اصلا یه رمان نیست به نظر من . بیشتر یه کتاب ادبیاتی هست. و یه ایراد خیلی بزرگ اینکه صحبتهای زن و مرد رو با علامت - از هم جدا نکرده و من خیلی از صفحه ها و صحبت ها رو نمیدونستم خانم داره به اقا میگه یا اقا به خانم . چند بار باید میخوندم تا متوجه بشم.
میشه تو این کتاب ساعت ها غرق شد و رقصید،میشه سال ها خوندشو لذت برد ، به قول نادر ابراهیمی عزیز عشق مانند نسیم اول صبح است،این کتاب هم نسیم اول صبح است،پیشنهاد میکنم بخونید
متاسفانه بیشتر از شصت صفحه دووم نیاوردم برام به شدت کسل کننده بود تعبیر های طولانی، پرش های ناگهانی داستان و... این دومین کتابی بود که من ناتموم گذاشتمش
این کتاب مخاطب خاص خودشو داره و هرکسی شاید نپسنده ولی من با این کتاب عاشق شدم، زندگی کردم و معنای دوست داشتن رو فهمیدم. این کتاب بهترین کتابیه که خوندم و حتما دوباره میخونم
قبل از خواندن این کتاب گمان می کردم نادر ابراهیمی نویسنده ایست مانند سایر نویسندگان اما بعد از یک عاشقانه ی آرام فهمیدم که ابراهیمی تنها یک نویسنده نیست ،یک شاعر عاشق پیشه است که تا گونه هایت را از فرط لذت و عشق سرخ نکند دست بردار نیست . افتخار می کنم که تا قبل از مرگم توانستم یک عاشقانه ی آرام را بخوانم .
روایت زندگی یه ادم در روز های زندگی و روز مرگی های اون هست با این تفاوت که بهترین تعبیر و تفسیر از لحظه های زندگی شده و قادره دید شما رو به لحظه های زندگی تون عوض کنه تفسیری متفاوت و گاهی سنگین از عشق و زندگی ، آرامش رو بعد از خوندن کتاب میتونید تجربه کنید از نقاط ضعف کتاب اما سردرگمی خواننده در فهم داستان هست و گاهی توصیف های طولانی که ممکنه برای بعضی ها کلافه کننده باشه ولی در کل دوست داشتم و خوندنش رو حتما پیشنهاد می کنم
کتاب مجموعه جملاتی عاشقانه ست در بستر یک داستان کمرنگ. نمیشه گفت یه رمانه. چون اگه توصیفاتشو ازش بگیریم چیزی باقی نمیمونه. برا من اولش کسل کننذه و سخت خوان بود ولی کم کم که قلم نویسنده برام جا افتاد تونستم به راحتی تمومش کنم. درکل کتاب همینیه که اسمش میگه. یک عاشقامه آرام. نه چیزی بیشتر
کتاب سنگینی بود از نظر من ، سر هر جمله ش باید کلی فکر میکردی تا منظورش رو بگیری و به خصوص یک جاهایی پرش متنش از ماجرایی به ماجرای دیگه ذهنت رو بهم میریخت و چیزایی که در دو جهت مختلف بهش پرداخته بود رو یهو هم راستا میکرد، کتابی نیست که بشه یک هفته ای تمومش کرد اما تعابیرش و نوع نگاهش قشنگ بود!