دکتر متخصص اطفال: پیرمردی است با کت و شلوار و کروات، رفتارش بسیار موقر و مودبانه است.
لوریس: جوانی در حدود بیست و پنج سال، او مسیحی است و چند سالی از داشتن فرزند محروم بوده است. لوریس مشکل تنفسی دارد، او در جنگ ـ ایران و عراق ـ شیمیایی شده است.
ژانت: همسر لوریس، زنی با تمام ویژگیهای یک زن، او هم کیش لوریس است و همیشه مصمم و امیدوار است.
ساری بیبی: اگرچه پیر است و قدی خمیده و چهرهای ژولیده دارد، اما تیز و فرز است. پسر تعزیه خوانش ـ احسان ـ در جنگ مفقودالاثر شده است. او به تمام اماکن زیارتی غیر از کربلا مشرف شده، تنها آرزوی او دفن لباس تعزیهی پسرش در خاک کربلاست.